مهناز براتی- روزنامه نگار
آمارهای نگران کننده در رابطه با شیوع بیش از پیش اعتیاد در کشورمان به گوش میرسد. بر اساس آخرین اخبار شنیده شده، میانگین سن اعتیاد در کشور ما به زیر 14 سال رسیده است. در شرایط نابسامان کنونی کشور غول اعتیاد هر روز فربهتر میشود و قربانیان خویش را میبلعد. چنین به نظر میرسد که سرعت پیشروی این پدیده ناهنجار اجتماعی از سرعت مبارزه با آن بیشتر شده است و این موضوع برای تک تک افراد جامعه زنگ خطری است که متاسفانه گوش شنوایی برای آن وجود ندارد.
ترکشهای اعتیاد به عنوان یک معضل اجتماعی نهاد خانواده را هدف میگیرد، قربانیان آن زنان، کودکان و جوانانی هستند که نیروهای مدنی جامعه محسوب میشوند و اگر این روند نگران کننده ادامه یابد شاهد نابسامانیهای فراوان در جامعه خواهیم بود. علت بسیاری از جداییها، خشونت علیه زنان و کودکان و شیوع بیماریهای متعدد پدیده «اعتیاد» است.
مبارزه با این پدیده نیاز به امکانات پیچیده و ویژهای ندارد، در کشور ما منابع و امکانات برای ایجاد ساز و کارهای بازدارنده قوی وجود دارد و با اتکا به آنها به راحتی میتوان جامعه آماری درگیر را ساماندهی کرد و بستری برای ایجاد یک جامعه سالم به وجود آورد.
اما اینکه چرا در این زمینه برنامهریزی و فعالیتهای منسجم وجود ندارد، وجدان مسئولان امر و میزان مسئولیتپذیری و پاسخگویی آنها را مورد پرسش قرار میدهد.
این امر بر کسی پوشیده نیست که کشور در شرایط خاص و ویژهای قرار دارد و از خارج و داخل درگیر مشکلاتی عدیده است، اما این گزاره به هیچ وجه توجیه کننده روند رو به رشد اعتیاد نخواهد بود. متأسفانه میبینیم اعتیاد لجام گسیخته در حال پیشروی و تثبیت مواضع خود شده است تا آنجا که در شهرهای بزرگی همچون تهران، افرادی در ملاء عام اقدام به مصرف مواد مخدر میکنند و با واکنشی از سوی پلیس و نهادهای مرتبط مواجه نمیشوند. شناسایی مکانهای ویژهای که معتادان در آنجا روز خود را به شب میرسانند برای شهروندان کار دشواری نیست. تهیه مواد مخدر به سهولت امکانپذیر است. و علنی شدن یک پدیده نابهنجار قبح آن را از میان برده است.
تثبیت وضعیت کنونی و حتی رویه پیشرونده این پدیده، نشانه ناامیدی دولتمردان و مسئولان است. امیداریم در راه مبارزه با اعتیاد به عنوان یک معضل اجتماعی بسیار جدی گامهایی جدی برداشته شود. سر خم کردن، انکار، نادیده گرفتن و سرپوش گذاشتن بر این امر مکانیزمهای موقتی هستند. در صورت عدم توقف این مکانیزمهای غیراصولی و غیرمسئولانه، چارهای نخواهیم داشت به جز اینکه فجایعی در مقیاسی بسیار بزرگتر از آنچه امروز وجود دارد را، انتظار بکشیم.