سالروز مرگ رشید یاسمی

ستون یاد

سالروز مرگ رشید یاسمی

الهام رئیسی

استاد «ایرج افشار» دربارهی «رشید یاسمی» می‌نویسد: «رشید یاسمی را بارها دیده بودم. مردی خوش سخن و سخندان بود. با مصاحب خویش سخن به مهر و لطف می‌گفت. چهره‌ای سرخگون و خوشایند داشت. برای زندگی رنج بسیار برد. ناچار تن خویش را فرسود. کارهایی را که در زمینه‌های مختلف ادب و تاریخ به انجام رسانید برای زمان خود گرانقدر بود و تازگی داشت. پاره‌ای از آثار او نیز تا سالیان دراز با ارزش خواهد بود. ساده‌تر آن که در بسیاری از کارهای ادبی راهبر آیندگان و چراغی فرا راه اخلاف خویش بود. عمری رنج برد و جان فرسود و البته نامش در تاریخ ادب ایران ثبت خواهد ماند.

غلامرضا رشید یاسمی در ۲۹ آبان ماه 1275هـ .ش در قصبه گهواره، از توابع کرمانشاه، متولد شد. پدر او محمد‌ولی‌خان میرپنج گورانی شاعر، نقاش و خوشنویس بود. جد مادری او، شاهزاده محمدباقر میرزای خسروی، نویسنده داستان «شمس و طغرا» بود. غلامرضا تحصیلات مقدماتی را درکرمانشاه و دوران متوسطه را در دبیرستان «سن لویی» در تهران گذراند. از همان اوان به تشویق نظام وفا - معلم  ادبیاتش - به سرودن شعر پرداخت. رشید یاسمی پس از اتمام تحصیلات ،به کرمانشاه بازگشت و در اداره فرهنگ کرمانشاه به خدمت پرداخت و در مدارس آن شهر مشغول تدریس شد. مدتی نیز مدیر مدرسه «پهلوی» گردید، بعد استعفا داد، به تهران آمد و در وزارت مالیه مشغول به کار شد. چندی هم در وزارت فرهنگ و دربار به کار پرداخت. وی در تدوین و نگارش مجله «دانشکده» دست داشت و با نویسندگان همچون محمدتقی بهار، سعید نفیسی، عباس اقبال و ابراهیم الفت همکاری کرد. در همین دوران عضو «انجمن ادبی ایران» شد و نخستین تألیف خود را در احوال «ابن یمین فریومدی»شاعر سلسله سربداران، منتشر کرد. از ۱۳۰۰۰ هـ .ش به نگارش سلسله مقالاتی انتقادی به عنوان انتقادات ادبی در روزنامه «شفق سرخ» به سردبیری علی دشتی پرداخت و همین مقالات موجب  شهرت ادبی او گردید. در این بین، به یادگیری زبان‌های عربی و انگلیسی و تکمیل زبان فرانسوی خود پرداخت، زبان پهلوی را نزد هرتسفلد، مستشرق معروف آلمانی، آموخت. از ۱۳۱۲ هـ .ش با سمت استادی به تدریس در دانشسرای عالی و دانشکده ادبیات دانشگاه تهران پرداخت. در همان  دوران، با همکاری ملک الشعرای بهار، عباس اقبال، سعید نفیسی و برخی دیگر خدمات فرهنگی و ادبی و مطبوعاتی خود را آغاز کرد و از محضر استادانی چون میرزا طاهر تنکابنی، ادیب نیشابوری بهره گرفت. بعدها به عضویت فرهنگستان زبان و ادب فارسی ایران درآمد. در 13233 هـ . ش به همراه هیأتی از استادان ایرانی به هند سفر کرد. در 1324 هـ . ش به منظور مطالعه و تحقیق به فرانسه رفت و دو سال در آنجا اقامت گزید. پس از بازگشت به وطن، کار تدریس را تا پایان عمر دنبال کرد و سرانجام در تهران درگذشت. رشید یاسمی اهل شعر بود و در زمره نخستین شاعرانی که لزوم تجدد در شعر فارسی را پذیرفت، از این رو اشعارش مشحون از مضامین نو است. در 1312هـ .ش منتخبی از اشعارش در حدود 2000 بیت به وسیله بنگاه خاور منتشر شد. کلیات اشعارش نیز به کوشش محمدامین ریاحی تصحیح و منتشر گردید. مقالات ادبی، تاریخی، فلسفی و انتقادی متعددی از او در مجلات «نوبهار»، «ارمغان»، «آینده»، «تعلیم و تربیت»، «یغما» و «مهر» به چاپ رسیده است. آثار متعدد دیگری اعم از تألیف، تصحیح و ترجمه از این استاد برجسته باقی مانده است که از آن جمله می‌توان به تألیف کتاب‌های «احوال ابن یمین»، «نصایح فردوسی»، «قانون اخلاق»، «تاریخ ملل و نحل»، «آیین نگارش»، «کرد و پیوستگی نژادی و تاریخی او»، «تاریخ مختصر ایران» و «دیوان اشعار» و تصحیح کتاب‌های «اندرزنامه اسدی طوسی»، «سلامان و ابسال» جامی، «اشعار گزیده فرخی سیستانی»، «دیوان محمدباقر میرزای خسروی کرمانشاهی»، «دیوان هاتف اصفهانی» و «دیوان مسعود سعد سلمان» و ترجمه کتاب‌های «تاریخ قرن هیجدهم، انقلاب کبیر فرانسه و امپراتوری ناپلئون» آلبرماله و ژول ایزاک، «تاریخ ادبیات ایران» ادوارد براون (جلد چهارم، از صفویه تا عصر حاضر)، «ایران در زمان ساسانیان» کریستن سن، «چنگیز خان» هارولد لمب، «تاریخچه نادرشاه» مینورسکی، «آثار ایران» آندره گدار (جلد1)، «دوستی» امیل فاگه، «مقام ایران در تاریخ اسلام» مارگولیوث، «آیین دوستیابی» دیل کارنگی، «نصایح اپیکتتوس حکیم»، «تئاتر انوش»، «اندرز اوشز داناک» (از زبان پهلوی)، «اندرز آذرمارسپندان» (از زبان پهلوی) و «ارداویراف‌نامه» (از زبان پهلوی) و رمان‌های «شاگرد» پل بورژه، «کنت دمونتگری»، «فلیسی» کنتس دوسگور و مقدمه بر دو بیتی‌های بابا طاهر عریان اشاره کرد.

غلامرضا رشید یاسمی در ۱۳۳۰ در تهران درگذشت.